شادیکده 2

این بلاگ صرفاً محلی برای شادی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری میباشد

شادیکده 2

این بلاگ صرفاً محلی برای شادی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری میباشد

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

من: سلام مجری شبکه فلان واقعا خسته نباشید
مجری: سلام بیننده گرامی بفرمایی پیام شما ضبط میشه
من: با تشکر از شما خواهش میکنم وقت برکامه هاتونو زیاد کنین حتی اگه نمیشه وقت برنامه های شبکه های دیگه را زیاد کنین آخه من خیلی وقت دوس دارم تشکر می کنم
مجری: چشم بیننده گرامی ) همراه با بغض) دیگه فرمایشی ندارین؟!؟!
من: چرا ی چیز ده: لطفا ی فیلمی ک ی ماه پیش تموم شده را دوباره نذارین
مجری: بیننده جرامی!!! ما به درخواسته بینندگانمون این برنامه ها را پخش میکنیم
من:ی چیز دیگه! لطفا بذارین فیلم تکراری ک پخش میکنین تکراراشم تموم بشه بعد درخواست بینندگانو برای پخشش پخش کنین
مجری:چشم*-*
من: مچکرم ک با حسن نیت پیام منو گوش دادین اما اگه پخش نکنین الهی واتو واتو واتو واتو کنان بخورتتون
مجری :0o
من: با تشکر
بوققققق

  • mohammad sh

هعی یادش بخیر ما بچه بودیم می رفتیم تو کوچه با گِل قوری و فنجون درست می کردیم بعد حس می کردیم خیلی هنرمندیم...اون وخ چن روز پیش داشتم بر می گشتم خونه؛دیدم همسایه های گودزیلامون(یا گودزیلاهای همسایه مون:/)داشتن با چن تا سیم و قطعه بازی می کردن...رفتم جلو دیدم دارن ربات درست می کنن!
هیچی دیگه خواستم برم تو افق محو شم ولی ظرفیت کامل بود.
عمودم پر بود.
از مسئولان زحمتکش خواهشمند است مکانی به اسم مورب هم بسازن که اگه افق و عمود در دسترس نبود بریم موقتا اونجا محو شیم...

  • mohammad sh

عاقا یکى از رفقاى ما تصادف کرده بود،قفسه سینش شکسته بود مهره هاشم ترک برداشته بود.با جمعى از دوستان رفتیم عیادتش،حدود ده نفر یازده نفرى میشدیم.رفتیم بیمارستان،دیدیم آسانسور گندست،هممون سوارش شدیم!خلاصه اینکه زدیم بره دو طبقه بالاتر،یهو تا نصفه رفت،بعدش ایستاد!!!خلاصه اینکه حدود پنج دیقه تو آسانسور بودیم.نفسمونم که گرفته بود!بعدش از بالاى آسانسور درو باز کردن گفتن یکى یکى بیاین بالا.یکى از رفقاى ما،موقع بالا رفتن،از خودش یه بویى خارج کرد!حالا صداشم که بماند.خودش بوى پیاز میداد!وقتى داشتیم بر میگشتیم آسانسور درست شده بود،بوى اسپرى خوشبو کننده هم میداد!!!خلاصه اینکه عابروى دوستمونو بردیییییم.

  • mohammad sh